چگونه راهم را انتخاب کردم؟

در این دنیا هرکسی به شیوه ی خاصی زندگی میکند و دارای اعتقاداتی نیز میباشد

هزاران پیامبر از سوی خداوند امدند که به انسان ها شیوه صحیح در کنار هم زندگی کردن را به ما بیاموزند و بگویند از هیچ کس و هیچ چیز جز خداوند یکتا پیروی نکنید و برای پذیرش ان پیروانشان را به تعقل دعوت می کردند.حال چگونه است که گروهی میتوانند با تحریف همین اموزه ها عقاید پوچ خودشان را بر گروهی از انسان ها تحمیل کنند.

اگر درباره این موضوع دقیق شویم می فهمیم.برخلاف راهی که خداوند به ما معرفی کرده عمل میکنیم.برای خود خدا های متعدد می سازیم و بدون چون و چرا از انها پیروی می کنیم.و اگر انها بگویند برای حفظ دین خدا به فلانی توهین کن و ابرویش را ببر ما هم کور کورانه از او پیروی می کنیم .و این گونه اعمال شرایط جامعه را به گونه ای پیش می برد که این انسانها دیگر  در کنار هم احساس راحتی نمی کنند.

همه ی ما انسان ها می خواهیم در کنار هم زندگی خوبی داشته باشیم بنابراین باید از هر گونه قضاوت نادرست دوری کنیم و حفظ ابروی دیگران مانند حفظ ابروی خودمان برایمان مهم باشد.

در این صورت است که ما به فرامین خداوند عزیز گوش کرده ایم و در واقع راه خوشبختی خود را در هر دو دنیا ساخته ایم.

دیگران هرچه به جز این درباره خدا و پیامبرانش و پیروان حقیقیش بگویند از نظر من بی اهمیت است .و اگر کسی بگوید فلان پیامبر فلان خطا را کرده و فلان حرف اشتباه را زده باز اهمیتی نمی دهم.چون من راهم را خودم انتخاب کردم.

< نامم را پدرم انتخاب کرد، نام خانوادگی ام را یکی از اجدادم ! دیگر بس است راهم را خودم انتخاب خواهم کرد. دکتر علی شریعتی >

این سوال را از مدعیان ادیان می پرسم:

اگر مسئول اعمالمان نزد خداوند شخص خودمان هست پس چرا باید از راهی تقلید کنیم که خودمان ان را انتخاب نکردیم؟

من اگر دین هم نداشته باشم ولی میدانم سعادت ما انسان ها برای یک زندگی خوب عمل به همین سه کلمه است و دیگر نیاز به هیچ تفسیری از دین نداریم


1.گفتار نیک : دروغ و  فحش و تهمت بر زبانمان جاری نشود

2.پندار نیک : دلهایمان را از کینه و حسادت پاک سازیم

3.کردار نیک : با دیگران همانگونه باشیم که دوست داریم دیگران با ما باشند

 به نظرم می اید اگر کسی تنها همین سه نکته را رعایت کند رضای کامل خداوند را به خود جلب کرده است و همه ی ما خود به خود انسانهایی با ایمان کامل به خداوند میشویم.

ولی با این شیوه حکومت داری فعلی به هیچ جا نخواهیم رسید چون حاکمین ما از رعایت این نکات اساسی غافل شده اند و ترس از ان میرود که اعمال یک گروه اندک باعث شود ایمان یک گروه اکثریت به خداوند متزلزل شود.


اگر شما راه یا تجربه ای دیگر برای رسیدن به خوشبختی بلدید در اختیارم بگذارید.متشکر