روزهای من

خاطرات روزانه وبلاگ نویسی کرمانی

روزهای من

خاطرات روزانه وبلاگ نویسی کرمانی

بن بست ازدواج (۲)

بنده به شخصه میدانم
در ایران هیچ راه حلی برای ازدواج در سنی که احساس نیاز پیدا میکنی وجود ندارد .

یا در صورت ازدواج اینقدر مشکل پیدا می کنی که می گویی:ای کاش ازدواج نکرده بودم.

مگه اونکه اینقدر خوش شانس باشی تا یه ثروت باد اورده بدست بیاوری


حال بحث اینجاست

نیاز به ازدواج مانند نفس کشیدن حیاتیه و نیاز به بحث ندارد.

اگر کسی  بخواهد در این جامعه ازدواج کند با رسیدن به مشکلات غیر قابل حل از ازدواج منصرف می گردد.اگر هم بخواهد برای تامین نیاز خود از طریقی دیگر عمل نماید که اسان باشد اینبار از نظر اسلام گناه محسوب میشود.

با همه این تفاسیر کدام یک از این دو گروه مستحق عذاب هستند؟

ایا مقصر در نزد خدا  کسی است که عمل گناه رو انجام داده یا مقصر کسانی اند که جلوی ازدواج اسان را گرفته اند.
جواب این سوال برای من بسیار حیاتیه.
اخه من از این بابت بسیار احساس گناه میکنم.و میگویم چند سال میتونم تو خاکی حرکت کنم.ایا باید بمیرم تا بیش از این شرمنده خدا نشوم؟

بن بست ازدواج (۱)

از دوستان درخواست کمک دارم

اگه کسی جواب یکی از این سوال ها را میدونه به من هم بگه.

چگونه می توان در این شرایط بد اقتصادی کار با دست مزد مناسب پیدا کرد تا بتوان ازدواج کرد؟

چند سال باید تو این مملکت کار کرد تا بتوانی صاحبخانه شوی ؟

چه جور می توان در این همه سال جنس مخالف ببینی ولی از ان چشم پوشی کنی ؟

چگونه میتوان یک ازدواج موقت کم مشکل داشت.جوری که تو را از عملت پشیمان نسازد؟

من که هنوز راه حل قانونی این مساله را پیدا نکردم.

ایا تقصیر کار من هستم که به این بن بست رسیده ام یا کسی که این بن بست را ساخته؟
ببینم شما چه جوری از این بن بست رد شدی یا می خواهی رد  بشی؟

از خود متنفرم

یک نفر نظر برایم داه که :

ازت متنفرم نمیدونم کیه ولی باید بگم :

بیشترین تنفر رو خودم از خودم دارم.

هر لحظه ی زندگیم دارم از خدا درخواست مرگ می کنم.

کی میتونه تو این دنیا حال منو درک کنه

کی میدونه به خاطر رفتن اون چقدر گریه کردم.

کی میدونه بدونه اون چقدر زندگی برایم بی معنا شده.

و کی میتونه تصور کنه این حس باید تا اخر عمر با من باشه بدون اینکه شکایتی داشته باشم  



باران می بارد امشب                                 دلم غم دارد امشب

ارام جان خسته                                      ره می سپارد امشب

این کلام اخرینت                             برده قید زندگی را از سر من.................



خدایا نمی دونم چرا من جوونه ۲۱ ساله باید تو این سن ازت درخواست مرگ کنم.

ولی اینو میدونم اگه یه روز خودکشی کردم به خاطر این نبوده که به تو اعتقاد نداشتم.

خدایا تو این مملکت کثیف ما جونا را بی اعتقاد کردن.

دروغ را به عنوان ارزش به ما معرفی میکنند.

مردم رو فقیر نگه میدارند تا حکومت ظلمشون پا برجا بمونه.

قشر فهمیده و با سواد این کشور باید خفه باشه تا یه مشت جاهل بر ما حکومت کنه.

سگ ها را ازاد کردن و سنگ ها را بسته اند.

هر کس  که برای این مردم قدمی برداشت با هزاران توهین و ناسزا رو به رو شد.

رهبر این جامعه از هر گونه انتقادی مبرا شده.

تقلید بودن چون و چرا هم یک عبادت و خلافش یک گناهه.

من غرق در گناهم.چون حاکمین ما اعتقاد دارند باید زمین پر از گناه شود تا امام زمانشان ظهور کند.

در این جامعه ازدواج یک امر محال و گناه یک امر راحت است .

در این جامعه دین به عنوان یک معضل و مشکل در برابر ما جونا مطرحه.

اصلا ولش کن حوصله کهریزک ندارم.




راهکار

یک راهکار برای رفع مشکل در محل کار:

به کمک یکی از دوستان تونسم یه وام 20 میلیونی جور کنم.حالا باید ریسک کنم و از اون برای پیش برد سریع کار بهره بگیرم.

نمیدونم به بیچارگیم منجر میشه یا باعث موفقیم

اما تو این مملکت راهی به جز ریسک نداری.یا باید به زندگی فقیرانه ات هر روز ادامه بدی و به ان دلخوش کنی.یا باید خطر زندان رو به جون بپذیری.

امروز دو تا از بچه های شرکت برای معرفی محصول شرکت راهی تهران شدند.

البته نیاز به تبلیغ زیاد نداریم چون قیمت و کیفیت جنسمان خود بهترین تبلیغ بوده

فقط امیدوارم مشکل مالیمان هر چه سریعتر برطرف بشه!

مشکل در شرکت محل کارم

امروز با مدیر عامل شرکتی که در ان کار می کنم صحبت کردم

در ضمن ایشان رابطه ی خویشاوندی هم دارد

در کل می گفت: شرایط خوب پیش نمیره و شاید مجبور به تعطیلی کار بشه

من هم گفتم من همه جوره در خدمتم تا از این وضغیت بیرون رویم

در حقیقت شرکت ما یک خط تولید دارد که در ان منبع تغذیه ساخته میشود.همه مشکلات هم از سر بی پولی شرکته.یعنی مشتری ما تا موقعی پول نپردازد با مشکل مواجهیم.در کل به یک سرمایه گذار نیاز داریم تا خط تولیدمان با تمام توان پیش رود. و کارمان لنگ پول مشتری نباشه.

کار بسیار خوبیه اما داره تلف میشه.مشتری هایمان یکی یکی از دست میرن و ما همچنان لنگ پول مشتری اول خود هستیم.