روزهای من

خاطرات روزانه وبلاگ نویسی کرمانی

روزهای من

خاطرات روزانه وبلاگ نویسی کرمانی

برای چند لحظه

برای چند لحظه امروز صبح احساس تنهایی نکردم.چون یه لحظه با خدا بودم.

چقدر خوب بود.

کاش همیشه با خدا می بودم.

چون احساس بی کسی و تنهایی از من دور شد.

دوست دارم یکبار دیگه طعم این نزدیکی رو دوباره ترجمه کنم.

اگر عمری برایم باقی بود .

میخوام این نزدیکی رو که بدون هیچ منتی سر گرفت و پر از شادیه یکبار دیگر تجربه کنم

دوباره دلتنگم


یه مدتیه که سره کار نرفتم باز افسرده ام از همه چیز

دنیا

خودم

هدفم

کسی نیست مرا یاری کند؟